از نظر کسانی که عادت دارند زیبایی برف را از پشت شیشه و از کنار بخاری تما شا کنند کوهنوردی نوعی دیوانگی ست اخر برای چه کسی این همه راه برود بار به دوش بکشد با دستان کرخ شده و تن سرما زده ساعتها درون چادر یا جانپناه بلرزد بیخوابی و کوفتگی را تحمل کند سر انجام خسته گرسنه و تشنه خود را به بالای کوه برساند و به پایین برگردد ؟کسی که هیچ گاه لذت رسیدن به قله را نچشیده کسی که تن به طبیعت نسپرده و با ان انس و الفت پیدا حق دارد چنین بیندیشد ما فاتحان خام فتح های بیفایده نیستیم .حکایت ما حکایت باز جستن روزگار وصل است در این دیر گاه دور ماندن از اصل خویش در این هجوم تکنولوزی درد سر ساز و جنگ طلب .کوهنوردی عشق به طبیعت است .عشق به پاکی چشمه سار .به سبزی جنگل به نیلگونی دریا به صلابت سنگ به لطافت گل به فروتنی خاک به سپیدی برف به تو فندگی طوفان به سبکی نسیم و به سنگینی کوه ......پروردگارا به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند گریه کنم برای کسانیکه که هیچگاه غم مرا نخوردند لبخند بزنم به کسانیکه هرگز تبسمی به صورتم ننواختند و عشق بورزم به کسانیکه از عشق هیچ بویی نبرده اند .