5 تن از اعضای خانم تیم گروه کوهنوردی بانوان هما دوشنبه مورخ 22/4/88 ساعت 17 توسط یک دستگاه خودروی ون به همراه یک نفر راهنمای منطقه و دو نفر میهمان که یکی از مهمانان همسر یکی از خانم های تیم بودند عازم روستای گزنه ، یعنی آخرین روستای جبهه شمال شرقی دماوند شدند.
تیم ساعت 5 صبح روز سه شنبه وارد روستا شد و بعد از یک ساعت که صرف تعویض لباس و سرجمع کردن و تقسیم وسایل گروهی شد ساعت 6 حرکت خود را به سمت پناهگاه 4500 متری تخت فریدون آغاز کرد. در طول مسیر تیمی سه نفره از کوهنوردان تبریزی را دیدیم که با سرعتی زیاد از ما رد شدند و به سمت بالا حرکت کردند. تیم پس از گذشتن از مناطق اسپی که چشمه ای خشک شده بر اثر رانش زمین بود و همچنین استله سر که محل دیگری برای استراحت تیم های عازم منطقه است ساعت 12 به چشمه پهن کوه رسید.
پس از استراحتی کوتاه و آبگیری از چشمه ، تیم یال منتهی به خط الراس منار را در پیش گرفت. پس از رسیدن به چشمه شیرفتان به دلیل خسته بودن تیم ، تصمیم سرپرست برنامه بر این شد که کمی بالاتر از چشمه شیرفتان تیم اقدام به شب مانی کند . دلیل آن نیز نخستین صعود 5 نفر از اعضای تیم و کم بودن احتمال صعود آنان بود. به همین دلیل پس از برپاشدن سه تخته چادر در منطقه و صرف شام ، بدون اتلاف وقت تیم به خواب رفت.
نکته جالب اینکه نیمه شب چند تا گرگ حول و حوش چادر ها در پی غذا بودند و همین امر باعث ترس و نخوابیدن چند تن از اعضای تیم از نیمه شب شد.
صبح روز بعد یعنی چهارشنبه مورخ 24/4/88 ساعت 7:30 تیم پس از جمع کردن کمپ ، عازم پناهگاه تخت فریدون شد. پس از 5:30 کوهپیمایی روان و آرام اعضای تیم کوله های خود را در پناهگاه به زمین گذاشتند و به صرف نهار پرداختند. به محض رسیدن تیم به پناهگاه تیم سه نفره تبریزی ها نیز به پناهگاه بازگشتند و از سخت بودن شرایط مسیر صعود و شکست خود برای صعود قله بحث کردند .
چند ساعت بعد از نهار برای هم هوا شدن اعضای تیم ، سرپرست برنامه تصمیم به پیمایش قسمتی از مسیر فردا کرد. شب هنگام ، زمانی که تیم داشت کوله های روز حمله را فراهم می کرد ، تیم هیئت کوهنوردی آمل که از سمت روستای ناندل اقدام به صعود از یال شمال شرقی کرده بودند وارد پناهگاه شدند. به همین دلیل یک تخته چادر در بیرون از پناهگاه بخاطر راحت بودن مابقی اعضا در داخل پناهگاه ، برپا شد و دو تن از اعضای تیم هما برای شب مانی به داخل چادر برپا شده رفتند.
قرار فردا بر این شد که دو تن از خانم های تیم به عنوان تیم پشتیبان در پناهگاه بمانند و بقیه اعضا اقدام به صعود کنند.
صبح روز حمله ساعت 5 تیم بیدار و راس ساعت 6 ، سه تن از اعضای خانم تیم که دونفر از آنان صعود اولشان به یک قله بلند بود به همراه راهنمای منطقه و دو تن از مهمانان که باز هم یک تن از آنان صعود اولش به یک قله مرتفع بود عازم قله شدند. مسیر صعود قله نسبت به سال گذشته بسیار پر برف تر و هوا نیز سرد تر بود به همین دلیل تیم مجبور بود برای صعود قله ، بیشتر از روی مناطق سنگی عبور کند که همین امر باعث طولانی تر شدن زمان صعود شد گرچه که در بعضی گذرها تیم ناگزیر به عبور از روی برف مانند بام برفی نیز بود.
بالاخره تیم کوهنوردی بانوان هما در ساعت 13:15 بر روی بام ایران پا گذاشت و توانست برگ افتخار دیگری از دفتر افتخارات گروه را ورق بزند.
روی قله تیم هایی از کرمانشاه و نقده حضور داشتند که برادر زاده شهید کوهستان محمد اوراز نیز همراه تیم نقده بود. پس از خوش و بش کردن با تیم های حاضر در قله و رد و بدل شدن شماره تلفن ها و همچنین گرفتن عکس یادگاری در قله تیم پس از 45 دقیقه ماندن بر روی بام ایران اقدام به فرود کرد. برف مسیر فرود به دلیل گرمتر شدن هوا بسیار شل شده بود و باعث میشد تا اعضای تیم گاهی تا گردن در داخل برف فرو بروند.
بالاخره پس از عبور از گذر های برفی و سنگی تیم حمله به قله در ساعت ۱۸ با سلامتی کامل به پناهگاه بازگشت.
در حین صعود تیم حمله ، تیمی از سنندج کردستان به پناهگاه آمده بودند (که در هنگام برگشت تیم حمله آنان مشغول صعود برای هم هوایی بودند) که همین امر باعث شلوغ تر شدن پناهگاه نیز شده بود به همین دلیل به محض برگشت تیم حمله و استراحتی کوتاه دو تخته دیگر چادر تیم در منطقه برپا شد تا اعضا بتوانند راحت تر استراحت داشته باشند.
حدود نیمه های شب بود که بادی 50 تا 60 کیلومتری در منطقه وزیدن گرفت و باز هم خواب را از چشم کم تجربه ترهای تیم ربوده بود. باد که تا صبح ادامه داشت با طلوع خورشید و گرمتر شدن هوا از سرعت خود کاسته بود گرچه که گاهی سرعتش به 60 کیلومتر نیز می رسید.
تیم ساعت ۶ از خواب بیدار شد و پس از جمع آوری کمپ و صرف صبحانه اقدام به فرود کرد. باد تا زمانی که تیم از روی خط الراس منار به پایین می آمد ادامه داشت و باعث کند شدن حرکت اعضا بود.
برای پایین آمدن از شیب یال زیر منار از شن اسکی ای که در کنار مسیر صعود بود استفاده شد تا هم زمان از دست رفته جبران شود و هم پایین آمدن به کاری خسته کننده تبدیل نشود. تیم در ساعت ۱۲ در پهن کوه بود و پس از پشت سر گذاشتن استله سر و اسپی بالاخره ساعت 17 طبق قراری که با ماشین داشتیم به روستا رسید. ولی متاسفانه بدلیل یک طرفه بودن جاده هراز در روز های جمعه ماشین نتوانسته بود به روستا بیاید و در آبعلی متوقف شده بود. به همین دلیل تیم ادامه راه داد تا به جاده رسید سپس توسط دو دستگاه خودروی گذری شخصی به ابعلی رفت و سوار ماشین شد.
بالاخره کلیه اعضای تیم در روز شنبه مورخ 27/4/88 در شهر نیشابور در کمال صحت و سلامت جلوی درب خانه هاشان پیاده شدند و به آغوش خانواده بازگشتند.