همه پذیرفته ایم که کوهنوردی یعنی پذیرش خطر...و خود را در حاشیه خطر قرار دادن.
با این تعریف از کوهنوردی یعنی تمام کوهنوردان یا باید بمیرند یا
زنده هایی هستند که باید هر لحظه منتظر مرگ باشند و عمر طبیعی را به پایان
نحواهند برد ، آیا واقعا این طور است؟ بهتر است تعریف مان را از کوهنوردی
تغییر دهیم و بگوییم کوهستان و کوهنوردی خالی از خطر نیست.
در آن صورت نه خطر را مطلق کرده ایم و نه کوهستان را مکانی امن
تعریف کرده ایم. حال چگونه باید کوهنوردی کنیم و در عین حال امنیت خود را
جدا از حوادث احتمالی تامین کنیم خود هنر و فنی است که به طور اختصار و
تیتر وار می توانیم آن را بیان کنیم ولی به دور از اغراق باید گفت همین چند
سطر سالیان متمادی تمرین و ممارست و تلاش می طلبد تا تجربه شود.
۱- کسانی که تازه به این رشته پیوسته اند باید صبور باشند و پله
پله و گام به گام پیش رفته و خود را به سطوح عالیه نزدیک نمایند.
۲- از گروه ها و باشگاه های تخصصی بهره گرفته و کلاسهای آموزشی را به طور دقیق و به دور از مدرک گرایی زی کنند.
۳- به صورت علمی و فنی کوهنوردی کرده و در کسب تجربه از بزرگان کوشا باشند.
۴- برای کوهنوردی خود برنامه داشته و هدفمند کوهنوردی کنند.
۵- در اوج قدرت و توانمندی و تجربه باید همواره طلبه بوده و کوه
ها را هرگز دست کم نگرفت و در تخمین انرژی و تقسیم آن دستحد پایین را گرفته
و ممسک بود.
۶- قله ها هم قوانین و روش صعود مختص به خود را می طلبند و باید با مطالعه و برسی دقیق به صعود آنها اقدام کرد.
۷- برای صعود قله ها همواره از نظر روحی ، جسمی و فنی باید آمادگی کامل داشت.
۸- برای صعود قله ها باید برنامه و استراتژی از پیش تعیین شده و در حد توان داشت.
۹- هر کس بیشتر از دیگران خود را می شناسد ، هیچ گاه برای صعود قله ای به خود دروغ نگویید.
عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید...